28 ماهگیت مبارک
27ماهگیت یه نقطه عطفی بود برای من ونوژا.بالاخره رفتیم خونه ی خودمون .خیلی نگران نوژا بودم که نتونه باشرایط جدیدش کنار بیاد دلسوزیهای مادرانست دیگه یه عالمه دلشوره داشتم ولی بلطف خدا دخترکم شرایط جدید رو پذیرفت و حالا عاشق خونمون شده.دائم میگه :تو اتاق من نرید.تکیه کلامش شده : بچه ها بچه ها گوش کنید.اینقدر ازین جملش خوشم میاد که نگو.اصلا دوست نداره کسی به وسایلش دست بزنه حتی روی وسایل شخصیه منو باباش هم حساسه . این روزها خوشم چون می بینم نوژا خوشحاله.تنها چیزی که بهم آرامش میده اینروزا صورت خندونشه که وقتی از سرکار میام بغلم میکنه ودوتا پاهاشو میچسبونه به کمرم ودستاشو حلقه میکنه دور گردنم درست مثل کوآلا.وای چقدر لذت بخشه. ...
نویسنده :
مامان حسنیه
9:23