نوژانوژا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

برای نوژاجونم

28 ماهگیت مبارک

27ماهگیت یه نقطه عطفی بود برای من ونوژا.بالاخره رفتیم خونه ی خودمون .خیلی نگران نوژا بودم که نتونه باشرایط جدیدش کنار بیاد دلسوزیهای مادرانست دیگه یه عالمه دلشوره داشتم ولی بلطف  خدا دخترکم شرایط جدید رو پذیرفت و حالا عاشق خونمون شده.دائم میگه :تو اتاق من نرید.تکیه کلامش شده : بچه ها بچه ها گوش کنید.اینقدر ازین جملش خوشم میاد که نگو.اصلا دوست نداره کسی به وسایلش دست بزنه  حتی روی وسایل شخصیه منو باباش هم حساسه . این روزها خوشم چون می بینم نوژا خوشحاله.تنها چیزی که بهم آرامش میده اینروزا صورت خندونشه که وقتی از سرکار میام بغلم میکنه ودوتا پاهاشو میچسبونه به کمرم ودستاشو حلقه میکنه دور گردنم درست مثل کوآلا.وای چقدر لذت بخشه. ...
26 آذر 1392

حلما جونی اوووووووووووومددددددد+پارک +تولد باران جونی

نی نی ناز خاله هلاله پس از 9 ماه انتظار شیرین در تاریخ 2آذر قدم مبارکش رو به زمین گذاشت و ازجمع فرشته های آسمونی جداشد.بنا به دلایلی از نوشتن تاریخ تولد وعکسش معذور بودم اما حالا مینویسم اشکالی نداره.مهم اینه که برای نوژا یادگاری بمونه الان 14روزه دنیا اومده این حلمای ناز ما.بقدری کوچولو و ریزه میزست که من باورم نمیشه که نوژا ازین ریزتر بوده.واقعا یادم نمونده که بچه ی من ازین هم کوچیکتر بود .همه بهش میگفتن بندانگشتی هم ناراحت میشدم وهم خوشحال که حالا که ریزه  است اما چهار ستون بدنش سالمه. نوژا اینروزا خیلی بهونه ی حلما رو میگیره وهمش میگه بریم حلما.عزیزم هرموقع که حلمارو میبینه میخواد چشاشو دربیاره اینقدر باسرکوچولوی حلما ور میره ک...
17 آذر 1392

27 ماهگی نوژاخانم

تو این مدتی از از عمر وبلاگ نویسیم میگذره تاحالا نشده بود که این همه مدت غیبت داشته باشم .دوست داشتم بعداز عروسی عمو حامد تنها عکسی روکه داشتی بزارم که انگار طلسم شده.دخترک نازمن چقدر باید خدارو شکر کنم بابت این نعمت. ماشاله هر روز پرانرژی تر وبلبل زبونتر میشی .تقریبا می تونم بگم کلمه یا جمله ای نیست که نتونی بگی.عاشقتم وقتی یه کاری میکنی که باید دعوات کنم و با اخم نگام می کنی ومیگی :حسنیه دعوام نکنی ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اینقده خندم میگیره اینجور مواقع که نگو. تو این مدت عید غدیر بود که رفتیم خونه ی خاله هنگامه و اولین سید خونه ی ما یعنی امیر مهدی یه جشن کوچیک براش خاله گرفته بود که اونم خداروشکر بخوبی برگزار شد.یکسری عکس انداختم که ب...
6 آذر 1392
1